0

مبانی، کلیات و تحولات تاریخ حقوق عمومی

روی جلد
پشت جلد

  • امتیاز
  • نام کتاب مبانی، کلیات و تحولات تاریخ حقوق عمومی
  • قیمت 750,000 ریال
  • شابک
    1. 978-964-511-747-2
  • تعداد صفحات 336
  • نوبت چاپ 2
  • سال انتشار 1400
  • شماره جلد / نوبت ویرایش 1 / 1

دانلود فهرست مطالب

شاید در بدو امر، سخن‌پردازی درباره تاریخ و گذشتگان، کار بیهوده‌ای باشد که از طرف بیکاره گانی به عذر تقصیر یا از روی تفاخر به اصل خویشتن، بر زبان رانده می‌شود؛ اگر حقیقتاً هدف فقط همین بود من دوست نداشتم که از تاریخ، آن هم تاریخی مضاف که فقط یک بعد خاص از تاریخ را در بر می‌گیرد (تاریخ حقوق عمومی) صحبت کنم، اما حقیقت امر چیز دیگری است، تاریخ، ما را زودتر از معمول به سطح عصر خویش می‌رساند، پنجره‌‌ها را بر روی ما می‌گشاید و به ما اجازه می‌دهد تا عواملی را که در جهان حاکم بوده و هنوز هم هست بهتر بشناسیم و آنچه را در خور ترک و طرد است از آنچه شایسته حفظ و نگهداری است تمییز دهیم. تاریخ با ایجاد شوق و علاقه به چیزهای دور مربوط به گذشته زمان حال را زیبائی می‌بخشد و پایان عمر گذشتگان را آغاز عمر انسان قرار می‌دهد و به رایگان هم تجارب خود را به او می‌بخشد. در واقع آشنایی با تاریخ، انسان را از بسیاری فریب‌‌های حقارت آمیز، نگه می‌دارد و نگاه انسان را، آن مایه قدرت می‌بخشد که در ورای حوادث، آنجا که چشم مادی چیزی نمی‌بیند، نفوذ می‌کند و زندگی محدود و کوتاه خویش را با زندگی گذشتگان و با زندگی دراز گذشته انسانیت پیوند می‌دهد «فِي قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِأُولِي الْأَلْبَابِ». (سوره یوسف/ آیه 111)

گذشته از فواید علمی و لذت وجدانی تاریخ، عواملی در طول سال‌های تحصیل نگارنده در دانشگاه (1374ـ1386 ش)، موجب گردید که صحبت و سخن‌پردازی از تاریخ برای من نه تنها ضروری بلکه واجب گردد. از همان سال‌های آغازین تحصیل در رشته حقوق هر زمانی که نوبت به دروس مربوط به مبانی و بررسی ریشه‌‌های نظری دانش حقوق می‌رسید، همه مبانی و نظریات را هم در کلاس درس و هم در منابع درسی از سقراط، افلاطون، ارسطو و ... شروع کرده و با پشت سرگذاشتن نظرات زنون، سیسرون، آگوستین، توماس آکویناس و ... به ماکیاولی، گروسیوس، جان لاک، منتسکیو، ژان ژاک روسو، کانت، بنتام، لومبروزو، هگل، مارکس، میل، راسل، پوپر، ‌‌هایک و ... می‌رسیدیم که همه این اندیشمندان که به نوبه خود حقی بر جامعه بشریت به ویژه مجامع علمی و دانشگاهی دارند اما برخاسته از مغرب زمین‌اند؛ لذا پرسشی که از همان آغاز ذهنم را به خود سخت مشغول می‌کرد این بود که چرا در شکل‌گیری نظریات مربوط به حقوق، دولت، حکومت و حاکمیت جای اندیشمندان ایرانی ـ اسلامی خالی است؟ آیا در ایران سابقه حکومت و دولت وجود نداشته است؟ یا حکومت و دولتی وجود داشته اما نظریه پردازی در خصوص نحوه شکل‌گیری و استمرار آن صورت نگرفته است؟ یا شاید هم دولت و هم نظریه پردازی بوده، لکن ثبت و ضبط نشده تا به دست نسل امروز برسد؟ و یا اینکه این اقدام اخیر هم صورت گرفته اما مورد غفلت واقع گردیده است؟ و سوالات متعدد مشابهی که صرفاً در سوال و پرسش خلاصه نمی‌شد بلکه یک نوع احساس ناراحتی و سرخوردگی نیز به همراه داشت.

نظری ثبت نشده

دیدگاه شما