📌مولف محترم در مقدمه كتاب حاضر بيان داشتند كه حقوق مولف از بدو تولد همواره محل تقابل دو نگاہ و دو برداشت حقوقی متفاوت بوده است.
📌تفكر كامن لایی كه با وضع قانون ملكه آن در سال ١٧٠٩ ميلادی در قايل شدن حق مالكيت اثر برای ناشر پا به عرصه وجود گذاشت و تفكر اروپاي قاره اي كه پس از قرن روشنگری و بیداری و انقلاب فرانسه با قائل شدن جايگاہ ممتاز براي مولفان خودنمايي كرد.
📌در نگاہ نخست اثر فكری پس از واگذاری آن به ديگری هم چون هر كالاي ديگر آفرینندہ را از هر نوع حقي نسبت به آن محروم ميكند. در نگاہ دوم آفريننده در هر حال نسبت به اثر از حقي معنوي برخوردار است كه جنبه دايمي داشته و غير قابل فروش و اسقاط است.
📌گذشته از اين كه حقوق مولف از دريچه فرهنگی و انسان مداري مورد توجه قرار گیرد يا از دريچه صرفا اقتصادي و مالي، واقعيت امروز جهان اين است كه به عنوان بخشي از مجموعه حقوق مالكيت فكري در همه جا حضور دارد بخشي از اقتصاد كشورها را تشكيل ميدهد كه براي بسياري داراي جنبه حياتي است.
📌حقوق مولف جنبه محلي و سرزميني دارد، اين حقوق محدود به قلمرو كشورها است و جنبه بين المللي ندارد.
📌در معاهدات بين المللي حقوق مولف نيز قاعده استقلال حمايت ها در كشور خاستگاہ و كشور محل درخواست حمايت امري پذيرفته شده است، امري كه حكايت از استقلال حمايت كشورها از اتباع يكديگر دارد.
📌هرچند عمده پرسش هاي مطرح در حقوق بين الملل خصوصي توسط معاهدات بين المللي برطرف شده است اما اين سوالات در زمينه آثار داراي پیچیدگی ها و ظرافت هاي خاص خود مي باشند.
📌به عبارت ديگر قراردادها و سوء استفاده در اين دمينه بيشتر جنبه بين المللي دارند پس مشكل تعارض قوانين و تعارض صلاحيت پیچیدہ است كه بايد ان را حل نمود.
📌به منظور رفع تعارض ها و تحكيم وحدت در حقوق بين الملل مولف لازم است در اين رشته عليرغم وجود تفاوت ها در بين معاهدات، به هر يك به عنوان عنصري مجزا از سايرين برخورد نكرد، بلكه به انها هم چون عناصر مكمل و تشكيل دهنده يك مجموعه گسترده كه همگی از قواعد مشتركي نيز تبعيت ميكنند نظر افكند.