- امتیاز
- نام کتاب سیاست خارجی ایران و منطقهگرایی
- قیمت 800,000 ریال
-
شابک
- 978-622-212-237-9
- تعداد صفحات 240
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1400
- شماره جلد / نوبت ویرایش 1 / 0
منطقهگرایی یکی از مباحث مهم رهیافت سیاست خارجی دولتها و رشته مطالعات منطقهای دانشگاههای جهان میباشد. اهمیت موضوع کتاب از چند جهت میتواند مورد بحث قرار گیرد. منطقهگرایی به عنوان رشد همگرایی اجتماعی و روندهای تعامل غیرمستقیم اقتصادی و اجتماعی است که در فرآیند آن آگاهی و هویت منطقهای و همکاری بین دولتی منطقهای، همگرایی منطقهای و انسجام منطقهای صورت میگیرد. از جمله موارد مورد اهمیت دیگر، تحول مفهوم قدرت به ویژه قدرت نرم افزاری دولتها وسایر بازیگران غیر دولتی در منطقهگرایی است. باید به این نکته توجه نمود که تبدیل شدن به قدرت منطقهای دارای ماهیت نرم افزارانه نیز هست؛ یعنی بخشی از مولفههای قدرت در نظام بینالمللی غیر مادی، هنجاری و ایدئولوژیک است و همین موضوع موجب شده است که در مباحث روابط بینالملل در توازن قدرت به هر دو مقوله موازنه ساختاری و هنجاری توجه شود. قدرت منطقهای را نه فقط یک ساختار سلسله مراتبی مبتنی بر کنترل و برتری، بلکه آن را باید نوعی توانایی هویتی و رابطهای دانست. منطقهگرایی را باید به صورت چند بعدی که شامل تاریخ، چشمانداز جهانی شدن و نگرش به آینده است؛ مشاهده نمود. منطقهگرایی حرکت و جنبشی است که تحول در رشد اقتصادی، انتقال اجتماعی، توزیع مجدد قدرت و رنسانس فرهنگی و تضمینهای امنیتی را به دنبال دارد.
منطقهگرایی به عنوان یکی از شاخههای مجموعه رشته علوم سیاسی و روابط بینالملل قرار دارد و البته در یک نگاه کلیتر در حوزه علوم اجتماعی قرار دارد. علوم اجتماعی در مسیر فهم وتبیین رفتارها با چهار معضل روبرو بوده است؛ اول اینکه چگونه در گذر زمان، هم تداوم وهم تغییر را در درون جوامع لحاظ کند؛ دوم آنکه چگونه ارتباط بین تغییرات در سطح خرد وکلان را تبیین کند؛ معضل سوم اینکه که چگونه بین تصمیمهای فردی و رفتار جمعی یک جامعه هماهنگی ایجاد کند و معضل آخر به رابطه بین واقعیتها و دادههای خام جهان اجتماعی و نحوه تفسیر آنها توسط افراد باز میگردد. (دلاپورتا و کینگ، 1395: 185)
اهمیت قدرت و هستی شناسی نیز یکی از ابعاد مهم منطقهگرایی در روابط بینالملل است. به تعبیر "جوزف نای"، قدرت امروزه میان کشورها از نظر الگویی شبیه به بازی شطرنج پیچیده سه بعدی است. در بالای صفحه و راس، قدرت نظامی و به صورت تک قطبی است. اما در وسط صفحه شطرنج، قدرت اقتصادی میان دولتها تقسیم شده است؛ با نمایندگی ایالات متحده آمریکا، اروپا و ژاپن که بخش اعظم بهره وری اقتصاد جهان دارا میباشد. البته چین علیرغم نظر نای، که قدرت چهارم مهم دنیاست، در سالهای اخیر تبدیل به دومین قدرت اقتصاد جهان شده است. در صحنه اقتصادی آمریکا هژمون نیست، و به عنوان یک رقیب مطرح است. اما در پایین صفحه شطرنج، قلمرو روابط فراملی است و بازیگرانی را شامل میشود که بیرون از کنترل حکومت پا را فراتر از مرزها میگذارند. این قلمرو، همچنین شامل تهدیدات زیست محیطی مانند بیماریهای فراگیر و تغییرات آب و هوایی میشود که میتواند مانند جنگهای بزرگ آسیب وارد کند. بسیاری از چالشهای امنیتی نیز از همین پایین صفحه شطرنج ظهور میکند. (نای ودیگران، 1392: 80 ـ 81)
نظری ثبت نشده