- امتیاز
- نام کتاب نظریه های روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای
- قیمت 2,950,000 ریال
-
شابک
- 978-622-212-290-4
- تعداد صفحات 512
- نوبت چاپ 3
- سال انتشار 1401
- شماره جلد / نوبت ویرایش 1 / 1
سيستم بينالملل به عنوان چارچوب مطالعاتي روابط بينالملل و نظم به عنوان موضوع آن، از بعد حوزههاي فيزيکي، مکاني و فضايي، به بخشها و گسترههاي متمايزي تقسيمبندي ميشود و هر گستره از آن داراي ويژگيها و وجوه مميزهاي است که متفاوت از ديگري خواهد بود. علاوه بر آن هر کدام داراي مسائل و مشکلاتي ميباشند که راهحلهاي متفاوتي را طلب خواهند کرد. در همين راستا روابط بينالملل همزمان با پيدايش خود ملزم به تحليل موضوعات مرتبط با گسترههاي متمايز مذکور بوده است که تلاش براي حل آنها منجر به پيدايش حوزه مطالعات منطقهاي شد. لذا از همان ابتدا اين پرسش ذهن نظريه پردازان روابط بينالملل را به خود مشغول كرده بود كه آيا سيستم بينالملل به عنوان چارچوب مطالعاتي، واحدي نامنسجم محسوب ميگردد؟ آيا مرز بنديهاي دروني آن تأثيري بر مطالعه نظم بينالملل به عنوان موضوع علم روابط بينالملل خواهد داشت؟ آيا ميتوان سطح منطقهاي را به عنوان يكي از سطوح عيني در نظر گرفت؟ پاسخ به چنين پرسشهاي آري بود. به همين جهت مرزبنديهايي دروني سيستم از جمله مرز بندي منطقهاي به عنوان يكي از دل مشغوليهاي نظريه پردازان ظاهر شدودر همين راستا بخشي از نظريه پردازي در روابط بينالملل نيز بر چنين مرزبنديهايي يعني منطقه و تحليل آن متمركز گرديد.
در اين مسير دورههاي متعددي در مطالعات منطقهاي شكل گرفت، از جمله مطالعه منطقه در قالب ژئوپليتيک، سيستمهاي تابعه، مجموعه امنيتي، برونگرايي دفاعي منطقهاي، منطقهگرايي دفاعي، شناختي، هويتي و غيره از آن جمله ميباشند. به هرحال نظريه پردازي درمورد مطالعات منطقهاي به عنوان يكي از ضروريات اساسي حوزه روابط بينالملل محسوب گرديد. از سوي ديگر مطالعات منطقهاي به عنوان يكي از گرايشهاي حاكم بر دپارتمانهاي روابط بينالملل مطرح شد و در حوزه علمي نيز در سياست خارجي كشورها، سياست خارجي منطقهاي و مباحث استراتژيك منطقهاي به عنوان ضرورتي اساسي متجلي گرديد وبه اين جهت از جمله حوزههاي سياستگذاري دستگاههاي سياست خارجي به شمار آمد. اين در حالي است که مطالعات منطقهاي از بعد نظريه پردازي دچار خلاء نظري بوده و احساس نياز در اين حوزه بسيار زياد ميباشد.
بدين لحاظ كتاب حاضر سعي در كالبدشكافي نظري مطالعات منطقهاي داشته و هدف آن نشان دادن کاربست نظريههاي روابط بينالملل در حوزه علمي مطالعات منطقهاي است، ضمن اينکه از مطالعات موردي نيز در غني سازي مباحث نظري استفاده شده است. در اين راستا ابتدا و در قالب فصل اول نظريههاي روابط بينالملل و مطالعات منطقهاي مورد بررسي قرار ميگيرند. در اينجا هدف طرح نظريههاي روابط بينالملل و کاربست آنها در خصوص موضوعات مطالعات منطقهاي از جمله شكلگيري مناطق، چارچوب سيستمي و اجزاء آن، ساخت شناسي سيستم منطقهاي و شكلگيري الگوهاي رفتاري و ساماندهي آنهاست. همچنين تبيين اين موضوع كه معماهاي امنيتي منطقهاي چگونه تحليل خواهند شد نيز در دستور کار اين فصل قرار ميگيرد.
درفصل دوم فرض نويسنده بر آن است كه روابط بينالملل وارد مرحله پيچيدگي فزآينده شده است و بنابراين ضمن اينكه ميتوان مناطق را در قالب سيستم تابعه مطالعه كرد اما تجزيه و تحليل مسائل آن نياز به چارچوب نظري جديدي دارد که ميتوان نظريه شبكه را در مطالعات نوين منطقهاي ارائه کرد. شبكهها را بايستي به عنوان موج نوين و آينده نظريه سيستمها مطرح ساخت. در همين راستا در اين بخش سعي در ارائه ديدگاه نوين شبكهاي در مطالعات منطقهاي است. در فصل سوم تلاش بر این است که نظریهای با منشا ایرانی از مطالعات منطقهای ارایه شود.
در فصل چهارم به يكي از مهمترين موضوعات مطالعات منطقهاي يعني مدل ژئوپليتک و امنيت منطقهاي پرداخته خواهد شد. در اينجا نظريه ژئوپليتيک و امنيت منطقه تحليل خواهد شد و در فصل پنجم نيز نظريه جهاني شدن و ارتباط جهاني شدن با منطقهگرايي و امنيت منطقهاي تجزيه و تحليل ميگردد. در فصل ششم يکي از مهمترين موضوعات استراتژيک منطقهاي يعني بازدارندگي منطقهاي مطرح و در قالب نظريه بازدارندگي به بررسي آن اقدام خواهد شد، ضمن اينکه سعي بر آن ميباشدکه از مطالعات موردي در قالب بازدارندگي منطقهاي جمهوري اسلامي ايران و بازدارندگي منطقهاي آمريکا به عنوان دو نمونه برجسته دوره بعد از جنگ سرد نيز بهره گرفته شود.
در فصل هفتم به موضوع نظريه موازنه قوا و کاربست آن در امور منطقهاي پرداخته ميشود. اصولا سيستم موازنه قوا از دير باز به عنوان مهمترين سيستم کنترل نظم و مديريت سيستم بينالملل در سطح جهاني و منطقهاي در نظر گرفته شده است و نظريه موازنه به عنوان بنيان نظري آن از سابقه ديرينه برخوردار ميباشد. به همين سبب با تحول و تغيير سيستم بينالملل، برخي از فرضيات آن نيز موردجدال نظريه پردازان روابط بينالملل قرار گرفته است. در اين ميان برخي، اصل موازنه بخشي موجود در اين نظريه را مورد نقد قرار داده و بر اين باورند که اصل همراهي و همنوازي در روابط بينالملل کشورها حاکم ميباشد. به هرحال براي روشن سازي و تبيين ابعاد مختلف مرتبط با موضوع موازنه قوا در امور منطقهاي به تجزيه و تحليل آن پرداخته ميشود.
نظری ثبت نشده