- امتیاز
- نام کتاب جرایم علیه تمامیت جسمانی اشخاص
- قیمت 2,950,000 ریال
-
شابک
- 978-964-511-805-9
- تعداد صفحات 576
- نوبت چاپ 20
- سال انتشار 1402
- شماره جلد / نوبت ویرایش 1 / 6
قانون مجازات اسلامی تعریف مستقلی از واژه «جنایت» ارائه نکرده است و در مادههای گوناگونی که از این واژه نام برده شده، معانی متفاوتی قابل استنتاج میباشد. در برخی موارد، منظور از جنایت، آسیب حاصله بوده و جدای از رفتار ارتکابی، نگاه قانونگذار را به خود معطوف داشته است؛ به بیان روشنتر، جنایت، مترادف نتیجه به کار برده شده که اعم از مرگ، جرح و غیر آنها و منصرف از رفتار مجرمانه است. طبق ماده 290 ق.م.ا: «جنایت در موارد زیر عمدی محسوب میشود:
الف. هرگاه مرتکب با انجام کاری قصد ایراد جنایت بر فرد یا افراد معین ... داشته باشد ....
ب. هرگاه مرتکب عمداً کاری انجام دهد که نوعاً موجب جنایت واقع شده یا نظیر آن، میگردد...».
براساس ماده 291 ق.م.ا: «جنایت در موارد زیر شبهعمدی محسوب میشود:
الف. هرگاه مرتکب نسبت به مجنیعلیه قصد رفتاری را داشته باشد لکن قصد جنایت واقع شده یا نظیر آن را نداشته باشد ...».
همچنین مطابق ماده 292ق.م.ا: «جنایت در موارد زیر خطای محض محسوب میشود:
ب. جنایتی که در آن مرتکب نه قصد جنایت بر مجنیعلیه را داشته باشد و نه قصد ایراد فعل واقع شده بر او را ...».
ماده 387 ق.م.ا نیز با وضوح بیشتری بر مترادف بودن آسیب با جنایت تأکید دارد: «جنایت بر عضو عبارت از هر آسیب کمتر از قتل مانند قطع عضو، جرح و صدمههای وارده بر منافع است». مطابق ماده 525 این قانون که بر همین اساس تدوین شده است: «هرگاه شخصی عملی انجام دهد که موجب تحریک یا وحشت حیوان گردد، ضامن جنایتهایی است که حیوان در اثر تحریک یا وحشت وارد میکند...».
جنایت در برخی مواد قانونی در معنای رفتار منتهی به آسیب، قابل تفسیر است. به عنوان مثال، ماده 16 ق.م.ا: قصاص را به عنوان، مجازات اصلی جنایات عمدی بر نفس، اعضاء و منافع در نظر گرفته است. واژه جنایت در ماده 289 نیز مفید همین معناست: «جنایت بر نفس، عضو و منفعت بر سه قسم عمدی، شبه عمدی و خطای محض است».
در مورد واژه قتل نیز این کمتوجهی مشهود است. در بعضی مواد غرض از قتل، رفتاری است که منتهی به سلب حیات از انسان میشود. مانند ماده 385 که بیان میدارد: «اگر قتل در یکی از ماههای حرام، (محرم، رجب، ذیالقعده و ذیالحجه) واقع شود ...» و گاهی نیز واژه قتل مترادف جنایت و به معنای مرگ (نتیجه) بهکار رفته است. ماده 298 در همین راستا قابل ارزیابی است: «اگر کسی با یک ضربه عمدی، موجب جنایات متعدد بر اعضاء مجنیعلیه شود و چنانچه همه آنها به طور مشترک موجب قتل او شود ...» و این در حالی است که منظور غالب از واژه قتل در نظام حقوقی ایران، رفتار منتهی به سلب حیات است و نه صرف مرگ به عنوان یک نتیجه.
ماده 293 ق.م.ا به صراحت میان جنایت و نتیجه، قائل به تفصیل است: «هرگاه فردي مرتكب جنايت عمدي گردد لكن نتيجه رفتار ارتكابي، بيشتر از مقصود وي واقع شود، چنانچه جنايت واقع شده، مشمول تعريف جنايات عمدي نشود، نسبت به جنايت كمتر، عمدي و نسبت به جنايت بيشتر، شبهعمدي محسوب ميشود، مانند آنكه انگشت كسي را قطع كند و به سبب آن دست وي قطع شود و يا فوت كند كه نسبت به قطع انگشت عمدي و نسبت به قطع دست و يا فوت شبهعمدي است».
با اندکی اغماض، میتوان گفت: جنایت جرمی است که موضوع آن انسان در مفهوم عام (انسان زنده، جنین، میت) بوده و تحقق آن، حسب مورد، موکول به وقوع آسیب بر حیات یا تمامیت جسمانی یا منافع است.
بنابراین، با لحاظ ماده 2 قانون مجازات اسلامی (هر رفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب میشود)، رابطة جنایت با جرم، عموم و خصوص مطلق است. بدین معنا که هر جنایتی جرم محسوب میشود، ولی هر جرمی جنایت نیست.
2ـ موضوع جنایت در مفهوم عام
منظور از موضوع در حقوق کیفری ماهوی، چیزی است که رفتار مرتکب بر آن واقع میشود. تقسیمبندی متداول در حقوق کیفری نیز، بر همین مبنا صورت گرفته است: جرایم علیه اشخاص، جرایم علیه اموال و مالکیت و جرایم علیه امنیت و آسایش عمومی. موضوع جنایت در مفهوم عام ممکن است انسان زنده، میت یا جنین باشد.
الف. انسان زنده. موضوع جنایت در قانون مجازات اسلامی (کتاب قصاص)، انسان زنده است و نیاز به تصریح به آن نیست، زیرا قصاص نسبت به انسان زنده و به دلیل ارتکاب جنایت عمدی علیه انسان زنده دیگری اِعمال میشود. همچنین در سایر جنایات مندرج در کتاب قصاص، اعم از شبهعمدی یا خطای محض نیز، موضوع جنایت، انسان زنده است. به موجب ماده 289 ق.م.ا «جنایت بر نفس، عضو و منفعت بر سه قسم عمدی، شبه عمدی و خطای محض است». در این بخش، جنایت بر انسان زنده مورد بررسی قرار خواهد گرفت و منظور از واژه جنایت، آسیبهایی است که در نتیجه رفتار انسانی، علیه نفس، عضو و منفعت انسان زنده دیگری واقع میگردد. گاهی به واژه حواس در کنار منافع اشاره شده است (ماده 708 ق.م.ا) و در برخی موارد حواس مانند شنوایی (ماده 682)، بینایی (ماده 689)، بویایی (ماده 693) مورد توجه قانونگذار بوده است. مواردی مانند عقل به طور مستقل و بدون پیشوندی موضوع جنایت است (ماده 675)، هرچند میتوان گفت که عقل، شنوایی، بینایی و بویایی، منافع مغز، گوش، چشم و بینی هستند.
ب. میت. میت نیز در موارد خاص موضوع جنایت است. فصل هشتم از کتاب چهارم این قانون متشکل از مواد 722 لغایت 727 تحت عنوان «دیه جنایت بر میت» به بیان احکام مربوطه پرداخته است.
پ. جنین. قانون مجازات اسلامی در فصل هفتم از کتاب چهارم (دیات)، احکام مربوط به سقط جنین را تحت عنوان «دیه جنین» بیان نموده است (مواد 716 لغایت 721). با توجه به تعریف دیه در ماده 17 این قانون، پرداخت آن منحصر به وقوع جنایت است: «ديه اعم از مقدر و غيرمقدر، مالي است كه در شرع مقدس براي ايراد جنايت غيرعمدي بر نفس، اعضاء و منافع و يا جنايت عمدي در مواردي كه به هر جهتي قصاص ندارد به موجب قانون مقرر ميشود»، ماده 306 همین قانون نیز به صراحت بر امکان جنایت بر جنین تأکید داشته است: «جنايت عمدي بر جنين، هرچند پس از حلول روح باشد، موجب قصاص نيست. در اين صورت مرتكب علاوه بر پرداخت ديه به مجازات تعزيري مقرر در كتاب پنجم (تعزيرات) محكوم ميشود». جنایت بر جنین در بخش سوم مورد بررسی قرار میگیرد.