- امتیاز
- نام کتاب سازمانهای غیردولتی در پرتو دکترین امنیت انسانی
- قیمت 600,000 ریال
-
شابک
- 978-622-212158-7
- تعداد صفحات 1343
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1399
- شماره جلد / نوبت ویرایش 1 / 0
از زماني كه بشر پا به عرصه ي هستي گذارده، حفظ بقا و امنيّت يكي از دغدغه هاي اصلي وي بوده است و به عنوان يكي از كليدي ترين و ريشه دارترين مفاهيم در حقوق بينالملل و در رويكرد سنتي دولت - محور، در معناي امنيّت نظامي مرزهاي ملّي در مقابل تهديدات خارجي، حفظ تماميّت ارضي و حاكميّت سرزميني تلقي مي گرديد. با پايان جنگ سرد، بروز تهديدات و منازعات جديد و در پی تحولات چندحانبه و در واكنش به ناكارآمديِ توجه صِرف به امنيّت دولت ها و همچنين به منظور ممانعت از سوءاستفاده از مفهوم امنيّت در روابط بين الملل، تغيير رويكردي از «امنيّت نظامي و حفاظت از مرزهاي ملي» به «امنيّت افراد در ساير عرصه هاي حيات بشري» و از عرصهي ملّي به عرصه ي جهاني روي داد و دكترين نوين امنيّت انساني در پيوند با مفاهيمي چون حقوق بشر و توسعهي انساني، با هدف محوريّت بخشي به فرد در امور بين المللي و نگريستن به هر رويداد از دريچه ي نيازها و امنيّت افرادِ متأثر از آن اتفاق، در حقوق بين الملل طرح گرديد.
دکترین امنيّت انساني، ضمن تأكيد بر لزوم تأمين نيازهاي اوليّه، مادي و فيزيكي افراد، در پي تحقق حقوق بنياديني است كه به آنها امكان ميدهد با حفظ شأن انساني خود و زير چتر حمايت از ابعاد گوناگون حيات در مقابل تهديدات فعلي و آتي (كه از منابع متفاوت نشأت مي گيرند) زندگي كنند. لذا، بر طبق اين رهيافت فرد-محور و با نگاهي به آينده، كليه ي تجهيزات مورد نياز براي زندگي روزمرهي آدمي در كليه ي عرصه ها از جمله ي اين ابزارها قلمداد مي شوند. به علاوه، با توجه به وابستگي متقابل اركان جهان كنوني و فراتر رفتن كليهي مسائل از مرزهاي ملي، عدم امنيّت نه تنها به مثابه ي چالشي جدّي پيشروي گروههاي آسيبپذير در جوامع كمتر توسعهيافته و دولتهاي ضعيف ميباشد، بلكه تهديدي براي بشريّت در اقصي نقاط جهان محسوب مي گردد. از اين روي دكترين امنيّت انساني جهانشمولگرا و برابري طلب بوده و ناظر بر تأمين امنيّت براي همگان از جمله افراد عادي است.
گرچه در حقوق بين الملل، دولت منبع اوليّه ي تأمين امنيّت انساني براي شهروندان به شمار مي رود، با اين حال دولت ها گاه به جهت ناتواني يا عدم تمايل به انجام كارويژههاي خود و گاه با اتخاذ اقداماتي نظير اِعمال خشونت و تبعيض، خود به يكي از تهديدات اصلي نسبت به امنيّت انساني بدل شده و به واسطه ي سرازير شدن جمعيّت آنها به ساير كشورها، توسعه ي جرايم سازمانیافته، تروريسم فراملي، تكثير سلاح ها، شيوع بيماري ها، تخريب محيط زيست، گسترش مخاصمات خشونت بار، شيوع بيماري های واگيردار و ... به مثابهي خطري بالقوه براي نظم، ثبات وامنيّت بين المللي قلمداد گرديده و ساير نقاط جهان و كلّ بشريّت را با مخاطره مواجه مي سازند. در حقيقت، در عصر جهاني شدن، تهديدات و عدم امنيّت نيز جهاني شده و مواجهه با آن نيازمند همكاري هاي بينالمللي است.
با عنايت به وجود ترديدها و تأملات جدّي پيرامون تركيبي از عواقب و تبعاتِ مطلوب و نامطلوبِ ناشي از مداخله ي قهرآميز در امور داخلي كشورها به منظور ممانعت از نقض امنيّت انساني از يك سو و افزايش حساسيّت جهاني نسبت به چنين نقض هايي در هر نقطهاي از جهان از سوي ديگر، به نظر ميرسد ميتوان سازمان هاي بين المللی غيردولتي را پديدهه های جديد و گزينه اي مناسب در حقوق بين الملل دانست كه قادر به نقش آفريني در حمايت از دكترين امنيّت انساني و در نتيجه تحقّق امنيّت جهاني مي باشند؛ چراكه این سازمانها به دلايلي نظير ارتباط تنگاتنگ عرصه ي فعاليّتشان (موضوعات عام المنفعه) با دغدغه هاي امنيّت انساني و افزايش احتمال معرفي خود به خيريّن، رسانه هاي بين المللي و سازمان هاي بين الدولي، به دكترين امنيّت انساني علاقمند بوده و حاضر به فعاليّت در آن عرصه ميباشند. در حقيقت، از يك سو درگير شدن سازمانهاي بين المللي غيردولتي در طرح هاي امنيّت انساني به تقويت آنان به عنوان يك سازمان و ارتقاي نقشآفرينيشان در عرصه ي بين المللي منجر شده و از سوي ديگر، قابليّت آنان بر كار كردن با همان مردمي كه براي كمك بدان ها تلاش مي كنند، در تأمين امنيّت انساني مؤثر است.
نظری ثبت نشده