- امتیاز
- نام کتاب اقلیتهای جنسی در حقوق بینالملل و حقوق ایران
- قیمت 1,300,000 ریال
-
شابک
- 978-964-511-951-3
- تعداد صفحات 688
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1399
- شماره جلد / نوبت ویرایش 1 / 0
ویرجینیا وولف درست میگفت که «چیزهای واقعی بسیار فراتر از جنسیتاند ...» و شاید آنچه برای پژوهشگر ایرانی حوزه جنس و جنسیت مایه نگرانی باشد، افتادن در دام تقلیلگراییهاست، تقلیلگرایی در هر نوعی بد است و از نوع جنسیِ آن بدتر از همه. شاید نورمن میلر همین جا و در همین نقطه بود که نوشت: «نویسنده بودن جَنَم میخواهد» البته او یادش رفت بگوید جَنَم مردانه یا زنانه! شاید هر دو! یا شایدم هیچ کدام!
فرهنگ جنسی بخشی از فرهنگ و آداب و سنن هر ملتی است. فرهنگ جنسی به معنای شکل زندگی و روابط بين زن و مرد در جامعه، تقسيم قدرت بين دو جنس در اجتماع، شيوه برخورد با اقليتهای جنسی، تنشها، روابط و قوانين نوشته و نانوشته حاکم بين دو جنس و علائم و اشارات مربوط به آنها است. از زاويه ديدگاه فرهنگی و نوع نگاه ما به انسان است که فرد نسبت به خود، ديگران و کل جامعه، موضع میگيرد. از همین روی شاید بیراه نباشد که ادعا کنیم بیطرفی در فرهنگ جنسی همچون بیطرفی در هر موضع ديگری، توهمی بيش نيست.
تمایز میان مردانگی / زنانگی تابعی است از چارچوب پیشینی که در ادراک حسی ما فعالیت دارد. این پیش ادراک حسی در یکایک ادراکات بطور مستقل و جدا، زمینهای برای پیکربندیهای متفاوت جنسی-جنسیتی را ایجاد میکند. شاید انتظار بر این باشد که چارچوبهای ذهنی و ادراکی پیشینمان با تمایز گذاریهای بیولوژیک جنسی یا جنسیتی مطابقت داشته باشد ولی در برخی موارد اینچنین تطابقی را شاهد نیستیم. تجارب و مشاهداتی به مانند خطاهای ادراکی مربوط به جنسیت، گاه غافلگیرمان میکند. پیش ادراک جنسی در تجارب حاد جنسی بهمانند مبدل پوشی و در برخورد با آثاری که توهم جنسی را آشکار میسازند، قابلتشخیص هستند. زنانگی - مردانگی بعنوان یک «معنا» پیش از در اختیار داشتن تمایز سازمانهای جنسی در رفتار انسان وجود دارد. گرچه اساس جهان معنای ما همان سازمانهای جنسی است ولی مادامیکه درصدد تشخیص آن نیستیم، تشخیص معنای جنسیت در قالب ادراکات دیگری روی میدهد. آنچه ما بعنوان مقولهبندی جنسی و بعنوان یک معنا قصد میکنیم بدون در نظر گرفتن منبع طبیعی (ارگان جنسی)، در گفتار روزمره وجود دارد. هیچیک از ما در پی بررسی زیر لباسهای هم نیستیم! بلکه نشانههای ادراکی دیگری در تجربه جنسی ما وجود دارد که جنسیت به آنها اطلاق میگردد. در واقع معنای جنسیت در این سطح از نشانهها قرار دارد. ولی با این همه بررسی این ادراکات نشان میدهد که فضای معنایی که جنسیت را شکل میدهد حاوی خطای سیستمی است که در مواجهه با موضوعات حاد جنسی، این خطا ظاهر میشود. در این مواردِ ویژه مشخص میشود که مقولهبندی در سطح معنایی سیر میکند که همواره شکننده و دارای اختلال است. در قیاس با مباحث فلسفه علم این مسئله شبیه به تضاد ابطالگرایی کارل پوپر و دیدگاه برنامه پژوهشی ایمره کالاتوش است. اولی معتقد است که با موارد نقض نظریه معرفتی پیشین نقض میشود و دومی به جای نظریه از عنوان «برنامه پژوهشی» بهره میبرد. برنامه پژوهشی با صِرف موارد نقض جای خود را به یک پروژه دیگر نمیدهد بلکه تنها حاضر میشود با تغییر بخشهایی از دیدگاهش، هسته سخت پروژه خود را نگه دارد.
در باب حقوق دگرباشان جنسی متنی که به صورت تخصصی و جامع به این قشر از افراد جامعه بپردازد و نیز با تأکید بر قوانین بینالملل (و نیز فلسفه و اصول) حقوق بشر، در ایران وجود ندارد؛ بلکه تنها بهصورت پراکنده و تنها از دیدگاه فقهی در پارهای از مجلات و مقاله ها بدان پرداخته شده است. با این وجود در کتب، مجلات و مقالههای به زبانهای خارجی در این باب پژوهش هایی انجام شده است.
نظری ثبت نشده