- امتیاز
- نام کتاب مجازات و کنترل اجتماعی
- قیمت 1,400,000 ریال
-
شابک
- 978-622-212-086-3
- تعداد صفحات 400
- نوبت چاپ 2
- سال انتشار 1400
- شماره جلد / نوبت ویرایش 1 / 0
در زندگی انسان مدرن معمای کیفر به دغدغهای فراگیر برای اندیشمندان مبدل شده است. هماکنون، کمتر مفهومی در میان واقعیتهای موجود در زندگی انسان یافت میشود که به هنگام منازعه دربارهی چیستی و چرایی آن، تا بدیناندازه ابهام آفرین باشد. درست در آن زمان که احساس میکنیم به درکی قابل اعتماد از ماهیت مجازات دست یافتهایم، در حقیقت ابهامی دیگر آفریدهایم. نظریهپردازیهای بسیار در خصوص ماهیت و کارکرد مجازات اگرچه بخشی از واقعیتهای این پدیدار اجتماعی را آشکار کرده، لیکن، خود پرسشها و ابهامهای جدیدی را در قلمروی توجیه مجازات به وجود آوردهاند. از آن گذشته، چنین به نظر میآید که واکنشهای کیفری در تحقق اهداف بلندپروازانهی خود با شکستهایی پی در پی مواجه شدهاند. این شکستهای مکرر، سلسلهای از ناامیدیها و سردرگمیها را نسبت به کارآیی واکنشهای کیفری پدید آورده است.
شکلگیری این معما تنها نشات گرفته از ذات پیچیده و پرسشبرانگیز مجازات نیست. بلکه، پدیداری و پیچیدهتر شدن این معما بیش از هر چیز ریشه در شیوههای تحلیلی دارد که اغلب اندیشمندان حقوق کیفری برای تبیین ماهیت و کارکرد این نهاد اجتماعی از آنها بهره میگیرند. این شیوههای نگرش تصویرهایی شگفتانگیز از کارکرد خارقالعادهی مجازات در تحقق شماری از اهداف بلندپروازانه نظیر اصلاح و بهنجارسازی ارائه داده و بدینوسیله به شکلگیری ابهامهایی عمیق دربارهی این پدیدار اجتماعی دامن میزنند. در حالی که اساساً، تردیدهایی جدی در این زمینه وجود دارد که آیا مجازات به عنوان یک نهاد قهرآمیز و سرکوبگر توانایی تحقق اهداف هنجاری فراتجربی را دارد؟ آیا در جامعهای که خرده نظامهای آموزشی و فرهنگی، که برخوردار از رویکردی اقناعی هستند، نتوانستهاند در زمینهی رشد بهنجار گروهی از شهروندان با موفقیت عمل کنند، واکنشهای ذاتا سرکوبگر کیفری قادر هستند چنین هدف بزرگی را برآورده سازند؟ آیا نقش بهنجارساز و بازپرورانهی مجازات ریشه در تواناییهای ذاتی این پدیدار دارد و یا برعکس، نشات گرفته از تصویرسازیهایی است که در خصوص رسالت هنجارمند کیفر ارائه میشود؟
اینکه نگاه فلسفی به واکنشهای کیفری خود را مسئول تعیین یک «باید» یا هدف آرمانی اخلاقی برای مجازات میداند، و در مقابل، اینکه آیا مجازات به هنگام اجرا نیز توانایی تحقق این اهداف از پیش تعیین شده را دارد، دو مسالهی کاملاً جداگانه هستند. همین فاصلهی موجود میان آرمانها و واقعیتهای این پدیدار است که زمینه را برای پیچیدهتر شدن معمای کیفر فراهم میکند. بدینترتیب، مسالهی اصلی مجازات، تصویرسازیهای انتزاعی و هنجارمندیست که از این پدیدار ارائه میشود. این تصویرسازیهای هنجارمند «رسالتهای دشوار و پیامبرگونهای» بر دوش نهادهای کیفری میگذارند که در حوزهی تواناییهای ذاتی آنها قرار ندارد.
تولید این تصویرهای بلندپروازانه و ابهام آفرین از مجازات، ریشه در روش ادراک ویژهای دارد که فلسفه برای شناخت پدیدارهای اجتماعی از آن بهره میگیرد. در قلمروی ادراک فلسفی مهمترین مساله، نگاه هستیشناسانه به پدیدارهاست. فیلسوف در نخستین گام از ادراک فلسفی، رسالت خود را در شناخت «هستی محض» یا مسالهی «وجود» تعریف میکند. پس از کشف «حقیقت وجود» یا «هستی محض» و به تعبیری، پس از شکلگیری تفکر هستیشناسانه در ذهن فیلسوف، وی شروع به تعیین نقش پدیدارها در تحقق این هستیشناسی مینماید. به تعبیر دیگر، فیلسوف تلاش میکند تا از طریق تعیین یک «باید» یا «نقش» برای پدیدارهای اجتماعی، مسیر تحقق هستیشناسی یا جهانبینی ویژهی خود را هموار سازد. به واسطهی همین روش ادراک انتزاعی و هستیشناسانه است که فلسفه مهارتی تمام در تولید رسالتهای شگفتانگیز برای پدیدارهای اجتماعی دارد.
نظری ثبت نشده