- امتیاز
- نام کتاب جهانی شدن حقوق بشر و تغییر نظامهای سیاسی در خاورمیانه
- قیمت 500,000 ریال
-
شابک
- 978-622-212-087-0
- تعداد صفحات 304
- نوبت چاپ 1
- سال انتشار 1398
- شماره جلد / نوبت ویرایش 1 / 0
جهاني شدن و جهانيسازي معمولاً به مثابه مفاهيمي مترادف بكار برده ميشوند. در صورتي كه در معني و در لفظ مشترك نيستند و داراي معاني كاملاً متفاوتي هستند. در روند جهاني شدن حركتها كاملاً طبيعي است واراده خاصي خواستههاي خود را بر جامعه جهاني و ملتها تحميل نمي كند. از اواخر قرن بيستم كمتر مقولهاي در حوزه علوم اجتماعي وجود داشته است كه به گونهاي با موضوع جهاني شدن (Globalization) مربوط نشده باشد.
امروزه همه جوانب زندگي دردنياي معاصر، كموبيش از فرآيند اقتصادي، سياسي، فناوري و ارتباطات و فرهنگي جهاني شدن تاثير ميپذيرند. از آغاز قرن بيست و يكم موسسات، مراكزعلمي دانشگاهها و متفكران بيشماري دستاندركار بررسي و شناخت ابعاد مختلف جهاني شدن هستند و در بيشتر دانشگاههاي مطرح جهان واحدهاي آموزشي مشخص باعنوان جهاني شدن در برنامههاي درسي گنجانده شده است واين امر نشان ميدهد كه اين موضوع درحال تبديل شدن به امري بنيادين در عرصه دانش بشري است.
اما در جهاني سازي قدرتهاي بزرگ براي سوق دادن جامعه جهاني به سوي اهداف از پيش طراحي شده خود برنامهريزي ميكنند تا خواستهها و منافع خود را بر ديگر ملتها تحميل كنند و درصدد ايجاد يك نظام سلسله مراتبي هستند تاخود در راس نظام بينالملل بنشينند و رهبري جهاني كنند. آنها ميكوشند تا از فرآيندهاي تسريعكننده جهاني شدن براي گسترش سيطره خود برمقدرات جامعه جهاني بهره گيرند و از اين امر بنيادين در عرصه دانش بشري با رفتارهاي دوگانه و استثناءگرايانه خود سوء استفاده كنند. اما جهاني شدن چنان دنيا را در هم فشرده كه هيچ واحد سياسي از تاثير پذيري آن در امان نيست و در پرتو آن بشر به نوعي از آگاهي رسيده است. كه نيت سوء ابرقدرتها را به خوبي در مييابد.
از جمله تاثيرات جهاني شدن گسترش جهاني حقوق بشراست. حقوق بشرنه به معناي حقوقي كه افراد بشر دارند بلكه به معناي حقوقي كه انسانها صرفاً به دليل انسان بودن از آن برخوردارند. جهاني شدن تاثيربسزايي در پيدايش ارزشهاي عام وجهان شمول حقوق بشرداشته است.
مقولههايي كه ازسيطره مسائل داخلي دولتها خارج شده و در حيطه مسائل بينالمللي قرارگرفته است بستر مناسبي براي تحت تاثير قرار دادن عملكرد دولتها فراهم كرده است. در دنياي معاصرحقوق بشر جهاني شده است و فراتر از مرزها و سازوكارهاي دولت هاعمل ميكند. دولتها در گذشته چون حقوق بشر را موضوعي در صلاحيت خود ميپنداشتند در برابر انتقاداتي كه مربوط به اقداماتشان بود مقاومت نشان ميدادند اما اكنون حقوق بشر كابردي جهاني دارد.
نگارنده باهدف شناخت و ارزيابي تاثير گفتمان جهاني شدن حقوق بشر بر تغيير نظامهاي سياسي و با رويكرد جهاني شدن حقوق بشر و با بكارگيري روش كيفي تبيين، در پي بررسي اين مسئله است كه چرا رابطه مسئلهوار دولت و جامعه در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا كه مبتني بر انفعال و سكون بود، در فاصله كوتاهي همه نظامهاي سياسي كه به ظاهر قدرتمند بودند به ويژه تونس، مصر و ليبي را به صورتي دومينووار ساقط كرد. عوامل مختلفی همچون بیداری اسلامی، مشکلات اقتصادی، مشکلات سیاسی، دخالت بیگانگان، آگاهی مردم به حقوق خود و ... را در سقوط این نظامهای سیاسی بیان کرده اند که هر کدام نیازمند واکاوی عالمانه میباشند.
نظری ثبت نشده