- امتیاز
- نام کتاب سببیت و قتل و صدمات بدنی در نظام کیفری ایالات متحده آمریکا
- قیمت 310,000 ریال
-
شابک
- 978-922-212-013-9
- تعداد صفحات 352
- نوبت چاپ 4
- سال انتشار 1397
- شماره جلد / نوبت ویرایش 1 / 2
در جرايمى كه بنا به تعریف آنها، صرف رفتار، كافى بهمقصود نيست، بلكه نتيجه خاص ناشى از آن نيز ضرورى است، رفتار متهم بايد سبب «قانونى» يا «مستقيم» آن نتيجه باشد. در گام نخست، بايد مشخص گردد كه رفتار متهم سبب واقعى نتيجه بوده و اين به طور معمول (نه هميشه) به معناى آن است كه جُز به دليل اين رفتار، نتيجه محقق نمىگرديد. افزون بر این، حتى زمانى كه سبب واقعى به اثبات مىرسد، بايد احراز گردد كه ميان نتيجه منظور (در جرايم عمدى) يا نتيجه احتمالى (در جرايم ناشى از بىپروايى يا بىمبالاتى) با نتيجهاى كه در عمل محقق شده، تفاوت آن چنان فاحش نيست كه مسؤول شناختن متهّم در قبال نتيجه حاصله، غيرمنصفانه باشد.
در مباحث قبلى خاطر نشان کردهایم كه پارهای جرايم به نحوى تعريف مىشوند كه رفتار همراه با قصد ايجاد نتيجه زيانبار، ممكن است صرفنظر از تحقّق عملى آن نتيجه، جرم محسوب شود. از همين رو، دروغگویی با عنوان شاهد در مورد ماهيت دعوا به قصد گمراه كردن قاضى و هيئت منصفه، جرم شهادت كذب است، هرچند چنين دروغى آن چنان بيّن باشد كه هيچ شنوندهای آن را باور نكرده و به همين جهت بر سرانجام پرونده تأثيرگذار نباشد. ساختن يك نوشته متقلّبانه به قصد فريب، جعل است، هرچند هيچ كس غیر از نويسنده آن را مشاهده نكند و به همين جهت هيچ كس اغوا نگردد. همچنين رفتار همراه با بىپروايى يا بىمبالاتى، هر چند به هيچ كس زيانى وارد نشود، ممكن است جرم به حساب آيد، همان گونه كه اين امر در مورد جرايم بىپروايى و بىتوجهى (بىمبالاتى) در رانندگى صدق مىكند. در مورد هيچ يك از چنين جرايمى نبايد نگران سببيّت بود.
از سوى ديگر، بعضى جرايم به گونهاى تعريف مىشوند كه تحقّق آنها مستلزم وقوع حتمى يك نتيجه خاص است. چنين جرمى (يا شيوهاى از ارتكاب آن) ممكن است ملازمه با قصد ايجاد آن نتيجه داشته باشد.
بنابراين، قتل عمدى از نوع همراه با قصد قتل مستلزم آن است كه متهم در وقوع مرگ، قاصد باشد؛ ضرب و جرح از نوع همراه با قصد ايراد جرح، مستلزم آن است كه متهم در تحقّق صدمه بدنى قاصد باشد؛ تخريب از نوع همراه با قصد ايراد خسارت كه متهم در ايجاد خسارت به اموال قاصد است؛ در تحريق كه متهم قصد آتش زدن اموال را دارد؛ و در كلاهبردارى كه متهم در واداشتن بزهديده بهتسليم اموالش قاصد است. بعضى جرايم ممكن است با بىپروايى در وقوع نتيجه لازم، محقق گردند. به عنوان مثال، قتل غيرعمدى و ضرب و جرح با رفتار همراه با بىپروايى كه حسب مورد سبب مرگ يا صدمه شوند، قابل تحقّقاند و نوعى از قتل عمدى («قتل عمدى ناشى از بىپروايى شديد») وجود دارد كه در آن بىپروايى از درجه بسيار بالا سبب مرگ میشود و قتل عمدى محسوب مىگردد. رفتار همراه با بىپروايى كه موجب خسارت به اموال میشود نيز ممكن است تخريب عمدى به حساب آيد. احتمال دارد جرم كلاهبردارى توسط كسى محقق گردد كه با بىپروايى مطالب خلاف واقع را در حالى اظهار مىكند كه مىداند به صحت يا سقم آن مطالب جاهل است ـ و بر اساس اين اظهارات مجنیعلیه اموال خود را به او تسليم نمايد. همچنين تحقّق بعضى جرايم ديگر با بىمبالاتى در وقوع نتيجه لازم امکانپذیر است، مانند بعضى از قوانين جديد كه اشخاصى را كه در اثر بیمبالاتی در رانندگى (يا رانندگى در حال مستى) سبب مرگ يا جرح مىشوند، مجازات مىكند.
فهرست مطالب
پيشگفتار 10
پيشگفتار چاپ دوم 11
سببيّت 13
(الف) طرح مشكل. 13
(ب) سبب واقعي 18
ج) كليات سبب قانوني (مستقيم) 25
(د) جرايم عمدي ـ مجني عليه غير منظور («قصد انتقالي»). 29
(هـ) جرايم ناشي از بيپروايي و بيمبالاتي ــ مجني عليهي كه درمعرض خطر قرارندارد («بيمبالاتي انتقالي»). 41
(و) جرايم همراه با قصد ـ روش غير منظور. 43
(1) سبب مستقيم 45
(2) وجود ضعف قبلي 45
(3) سبب حايل: كليات 46
(4) سبب حايل: اقدامات مجني عليه. 48
(5) سبب حايل: اقدامات شخص ثالث. 52
(6) سبب حايل: اقدامات متهم. 55
(7) سبب حايل: اقداماتي كه منشا انساني ندارند. 56
(ز) جرايم ناشي از بيپروايي و بيمبالاتي ــ شيوه غيرقابل پيشبيني. 58
(1). سبب مستقيم. 59
(2) سبب حايل. 62
ح) صدمه از نوع غير منظور ـ قتلعمدي جنايي و قتل غير عمدي جنحهاي. 67
(ت) قاعده يك سال و يك روز در قتل 81
(ي) جرايم با مسؤوليت مطلق 83
(س) سببيّت و هيئت منصفه. 84
قتل عمدي «سوءنيت قبلي» و «انسان زنده» 87
(الف) «سوءنيت قبلي، صريح يا ضمني». 87
(ب) تعاريف قانوني قتل عمدي. 91
(ج) چه زماني حيات آغاز ميشود؟ 92
(د) چه زماني حيات خاتمه پيدا ميكند؟ 100
(ه) قاعده يك سال و يك روز. 106
(و) اركان قتل عمدي. 107
قتل عمدي همراه با قصد قتل 109
(الف) قصد. 109
(ب) دكترين سلاح كشنده. 111
(ج) وسائل ارتكاب قتل عمدي. 116
(د) سببيت. 118
قتل عمدي ناشي از قصد ايراد صدمات شديد بدني 119
قتل عمدي ناشي از بيپروائي شديد 123
(الف) ايجاد خطر. 123
(ب) درك خطر. 132
قتل عمدي جنائي 137
(الف) پيشينه دكترين قتل عمدي جنائي. 137
(ب) محدوديت قاعده به جنايتهاي خاص. 140
(ج) مسؤوليت نيابتي شركاء جنايت. 146
(د) محدوديت ناشي از سبب مستقيم يا قانوني. 150
(ه) قتل عمدي جنائي در مقابل قتل عمدي ناشي از بيپروائي شديد. 164
(و) «در ارتكاب يا شروع به ارتكاب جنايت». 165
(1) زمان. 169
(2) رابطه سببيت. 173
(3) ديدگاههاي متفاوت در مورد دامنه شمول. 175
(4) جنايت پس از قتل. 177
(ز) قتل غيرعمد و ضرب و جرح مشدد به مثابه جنايات. 178
(1) قتل غيرعمدي. 179
(2) ضرب و جرح مشدد. 179
(3) خطر محاكمه دوباره. 185
(ح) آينده دكترين قتل عمدي جنائي. 186
قتل عمدي ناشي از مقاومت در مقابل بازداشت قانوني 191
درجههاي قتل عمدي 194
(الف) قتل با مقدمه چيني، توجه كامل و قصد. 195
(ب) ارتكاب جنايتهاي مصرح. 204
(ج) كمين كردن؛ سم دادن؛ شكنجه كردن. 206
(د) ساير قتلهاي عمدي درجه يك. 209
(ه) قتل عمدي درجه دو. 210
قتل غيرعمدي؛ معاونت در خودكشي 212
قتل غيرعمدي ـ طبقهبندي 212
قتل عمدي در حكم غيرعمد ناشي از خشم ناگهاني 214
(الف) عنصر رواني. 214
(ب) تحريك متعارف. 218
(1) ضرب و جرح. 219
(2) درگيري متقابل. 221
(3) تهاجم. 222
(4) بازداشت غيرقانوني. 222
(5) زناي زن يا مرد متاهل. 223
(6) گفتار. 226
(7) صدمات به اشخاص ثالث. 231
(8) ساير موارد. 232
(9) اشتباه نسبت به تحريك. 233
(10) انسان متعارف. 234
(ج) تحقق تحريك. 238
(د) زمان متعارف براي بازگشت به آرامش. 239
(ه) بازگشت واقعي به آرامش. 243
(و) طبقهبندي. 244
(ز) تحريك از سوي كسي غير از مقتول. 245
(ح) منطق قتل عمدي در حكم غيرعمدي. 247
ساير شرايط مخففه قتل عمدي در حكم غيرعمدي 249
(الف) حق «ناقص» دفاع از خود. 250
(ب) حق «ناقص» جلوگيري از ارتكاب جنايت. 253
(ج) دفاع «ناقص» در موقعيت اجبار يا اضطرار. 254
(د) ديگر موارد قتلهاي همراه با قصد. 255
قتل غيرعمدي ناشي از بيمبالاتي كيفري 258
(الف) بيمبالاتي كيفري. 260
(ب) ترك فعل. 267
(ج) سببيت. 268
(د) تقصير بزهديده. 271
(ه) گوناگونيهاي قانوني جديد. 272
قتل غيرعمدي همراه با تقصير ناشي از عمل خلاف قانون 275
(الف) مفهوم «خلاف قانون». 275
(ب) رابطه سببيت ضروري. 280
(ج) محدوديتهاي وارد بر قتل غيرعمدي ناشي از عمل خلاف قانون. 281
(د) تهاجم يا ضرب و جرح منتهي به فوت. 289
(ه) آينده قتل غيرعمدي ناشي از عمل خلاف قانون. 291
معاونت و شروع به خودكشي 295
(الف) شروع به خودكشي. 296
(ب) شروع به خودكشي كه به ديگري صدمه ميزند. 297
(ج) اغوا، كمك، اجبار ديگري به خودكشي. 298
واژهنامه 306
نظری ثبت نشده