0

نقد ساز و کارهای حمایت از زنان قربانی خشونت جنسی در مخاصمات مسلحانه

روی جلد
پشت جلد

خشونت جنسی برخاسته از نابرابری جنسیتی، باورهای فرهنگی مردسالار و خوی پرخاشگری است که مهم‌ترین ابزار اعمال کنترل بر زنان در جامعه­ ای با ساخت مردانه محسوب می­ شود. خشونت جنسی علیه زنان در مخاصمات مسلحانه نه تنها یک سلاح جنگی بلکه ابزار قدرت و اعمال کنترل بر زنان به عنوان بخش عظیمی از جمعیت غیرنظامی است؛ ابزار قدرتی که پایه‌های آن در فرهنگ مردسالار و نابرابر قرار داشته و در زمان جنگ در سطحی گسترده و به شدیدترین شکل علیه زنان وقوع می­ یابد.

بیشترین قربانیان جنگ و خشونت، زنان هستند و جنگ مهم‌ترین عامل نقض حقوق زنان در وسیع­ترین اشکال آن است. خشونت­ های جنسی علیه زنان به ویژه تجاوز جنسی، بدترین و خشن ­ترین شکل اعمال خشونت علیه زنان در مخاصمات مسلحانه است؛ همانطور که در وضعیت­های عادی و غیر جنگی نیز بدترین و شدیدترین شکل خشونت علیه یک زن، خشونت جنسی به خصوص تجاوز جنسی است. خشونت­های جنسی در زمان مخاصمه معمولاً به شکلی متفاوت از اعمال خشونت جنسی علیه یک زن در شرایط غیر جنگی و صلح وقوع می­یابد؛ چرا که اعمال خشونت جنسی علیه زنان در زمان جنگ با رفتارهای تحقیرآمیز، بسیار خشن و وحشیانه قرین می­ شود. در نتیجه، باید بر خشونت­های جنسی علیه زنان در زمان مخاصمات مسلحانه تمرکز نمود.

 خشونت جنسی علیه زنان در جنگ­ها به خاطر گستردگی وقوع آن، همواره مورد توجه نظریه­ پردازان فمینیسم، فعالان حقوق زن و نهادهای حقوق بشری بوده است. اما بیان صرف ممنوعیت خشونت جنسی علیه زنان، برای حمایت از آنها راه به جایی نمی‌برد. در برخورد با خشونت جنسی در مخاصمات مسلحانه، باید ساز و کارهای موجود را بررسی کرده و موفقیت یا عدم موفقیت آنها را در مقابله با خشونت جنسی، ارزیابی نمود. تلاش برای نقد ساز و کارهای حمایتی موجود، ارائه ساز و کار مؤثر و کارآمد و جایگزینی راهکارهای جدید، در هر سه مقطع زمانی پیش از وقوع مخاصمه، حین مخاصمه و پس از آن امری ضروری است. در واقع با تمرکز بر نقاط ضعف و ناکارآمدی ساز و کارهای موجود در سیستم حمایتی کنونی است که می­توان سازوکارهای کارآمد و مؤثری را برای حمایت از زنان قربانی خشونت جنسی در مقاطع زمانی مختلف، ارائه کرد. از دیگر سو، با توجه به وضعیت خشونت جنسی علیه زنان در ایران و امکان بروز جنگ در هر زمان در کشور ما، با در نظر گرفتن وضعیت ناأمن خاورمیانه، نیاز به بررسی انتقادی سازوکارهای حمایتی موجود بیش از پیش احساس می­شود. 

نظری ثبت نشده

دیدگاه شما