•گزیده ای از متن کتاب حاضر به قلم نویسنده محترم:

•دیدگاه سبب واقعی در بستر نظریه برابری اسباب، از دو حیث حائز اهمیت است.

•نخست آن که جلوه مادی محض از سببیت را عیان می کند. در واقع در این دیدگاه خواهیم آموخت سخن از استقلال رکن روانی و رکن سببیت و عدم ارتباط آن دو، در چه بستری و تا چه میزانی صحیح است.

•اهمیت دیگر دیدگاه برابری اسباب آن است که به نظر می رسد از لحاظ نظری کارکرد ویژه ای برای اعمال آن در نظام حقوقی ایران در نظر گرفته شده است.
کارکردی که نظام های حقوقی امریکا و انگلستان نیز در بحث سببیت از آن پیروی می کنند.

•اگرچه در عمل، سببیت در حقوق ایران بیش از آن که مفهومی علمی و تخصصی باشد، نهادی عرفی و عامیانه است.

•در آثار علمی به ندرت به نقش و جایگاه نظریات سببیت در بستر حقوقی و قانونی اشاره شده است.
این جلوه عرفی و عامیانه  در آراء قضایی وضوح بیشتری دارد.

•دادگاه ها عموما در زمینه سببیت، شمّ قضایی را جایگزین استدلال تخصصی نموده اند.

•در بسیاری از پرونده های قضایی احراز سببیت چیزی بیش از همان شمّ قضایی را نمی طلبد، با این حال در پرونده های دشوار، خلا مباحث علمی و تخصصی در زمینه سببیت مشهود است.